اونی که مال شماس یه روزی هلاک ما بود
در حد ما نبود پاسش دادیم واسه شما
مبارکتون باشه
واقـ ـعیــ ــ بودیـ ـمـ ـــ ...
"بـ ـاورمانــ ــ" نکـردنـ ـد...
"مجـ ـازیـــ" شـ ـدیـ ـمـ ــ ...!
می دانی ؟! بعضی ها را هر چقدر بخوانی، خسته نمیشوی !
بعضی ها را هر چقدر گوش دهی، عادت نمیشوند !
بعضی ها هر چقدر تکرار شوند، باز بکرند و دست نخورده!
دیده ای ؟! شنیده ای ؟!
بعضی ها بی نهایتند ... !
ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﺭﻭ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ ،
ﺧﺐ " ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ" ﺩﯾﮕﻪ ...
ﭼﯿﮑﺎﺭ کنیم ؟!
ﻏﺼﻪ " ﺑﯽ ﻟﯿﺎﻗﺘﯽ " ﻣﺮﺩﻡ رﻭ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯿﻢ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ... !
ﻣﻦ ﻏــــــﺮﻭﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘــــــﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﯿــــــﺎﻭﺭﺩﻡ
ﮐــــــﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﻟـــﺖ ﺧﻮﺍﺳﺖ " ﺧـــــﺮﺩﺵ " ﮐﻨﯽ … !
غرور ﻣﻦ ﺍﮔﺮ
" ﺑـ ـﺸـ ـﮑـ ـﻨـ ـﺪ "
ﺑﺎ ﺗـــﮑـــــﻪ ﻫـــﺎﯾـــــﺶ
" ﺷﺎﻫـــــــﺮﮒ " ﺯﻧــــﺪﮔـــــﯽ ﺗـــــﻮ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺧﻮﺍﻫـــــﻢ ﺯﺩ ...!
اما کسی جرات ندارد به من دست بزند یا از صفحه بازی بیرونم بیندازد .
شوخی که نیست ,
من شاه شطرنجم !!!
تخریب می کنم آنچه را که نمی توانم باب میلم بسازم .
آرزو طلب نمیكنم، آرزو میسازم .
لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکر میکنی ،
من همانی ام که "حتی فکرش را هم نمی توانی بکنی" .
زانو نمی زنم، حتی اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد !
زانو نمی زنم، حتی اگر تمام مردم دنیا روی زانوهایشان راه بروند!
متنفرم
از خاطره هایی که وقتی بهشون فکر میکنم،
میگم :"وای من چقدر « احمق » بودم ..."
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک بچه نشی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند
شخصیتـــ منو با برخوردمـــ اشتـــباه نگیــر،
شخصیتـــ منــ چیزیهـ کهـ منـ هستمــ ،
اما برخورد منـ بستگیــ دارهـ بهـ اینـ کهـ تو کیــ هستیـــــ ...!
درسته! انتظار نداشتم واسم بمیرن یا عزا بگیرن
اما خب انتظار همچین رفتارایی رو هم نداشتم...
یاد قدیم بخیر ...
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﻣﺎﻥ ﺑﻮﯼ ﻣﺎﻧﺪﻥ میﺩﺍﺩ ...
ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺣﺘﯽ ﺑﯿﺴﮑﻮﯾﺖ ﻫﺎ، "ﻣﺎﺩﺭ" ﺑﻮﺩﻧﺪ..!
ولی حاﻻ "HI-BYE" ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ...
واسهـ رسیدنــ بهـ مـا باســ دسـتــــ و پـــا بزنـی،
زنگــ و اسـ امـ اسـ رو کهـ همهـ میزنـن ...!!!
دختری با ظاهری ساده از خیابان می گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت:
" چه طوری سیبیلووو...؟"
دختر خونسرد تبسمی کرد و جواب داد:
" وقتی تو ابرو بر میداری، مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی،
من سیبیل میذارم تاجامعه احساس کمبود مرد نکنه...!!!"
میخوام برگردم به اون زمونی که
صبح مامانم بیدارم میکرد
میگفت پاشو ببین چه برفی اومده :|
ĀćĒŃ ćŲĒįČ
ĀćĒŃ ĒŃČŃĒä
ĀćĒŃ ČĒŅĻķĻ